به امضای شخصی خودتان در تولید محتوا رسیدهاید؟ البته روی صحبتم در این مطلب با کارشناسان تولید محتوا نیست، بلکه مخاطب این سوال مدیران محتوا و کارشناسان ارشدی هستند که وظیفهی مدیریت محتوای یک کسبوکار یا پروژههای مختلف را برعهده دارند. اگر مسئولیت چنین کاری را برعهده داشتید، حتما میدانید پروسهی تولید محتوا آن هم با نویسندگان مختلف چقدر میتواند فرسایشی باشد.
ما در منتوریکس تجربهی ارزشمندی در تولید استاندارد محتوا داشتهایم که مانند چوبی جادویی فرایند تولید محتوا را سریع و آتشین میکند. من نهال هستم از تیم منتوریکس و در این مطلب براساس تجربهی زیسته میخواهم به شما بگویم استاندارد محتوا چیست و چطور میتوان از آن استفاده کرد. تا پایان مطلب همراه من باشید.
استاندارد محتوا چیست؟
اگر تعریفی ویکیپدیایی از استاندارد بخواهید، باید بگویم که:
استاندارد، رویه یا نیازی ثابت برای کارهای تکنیکال قابل تکرار است.
همین تعریف کوتاه نشان میدهد که استاندارد زمانی به کمک ما میآید که با کارهای روتین و تکرارشونده درگیر هستیم و باید برای آنها به یک «نظم زیبا» برسیم. «نظم زیبا» اصطلاحیست که خودم باب کردم، اما باور بفرمایید بعد از چشیدن طعم استانداردسازی محتوا، شما هم متوجه این زیبایی خواهید شد.
القصه، استاندارد محتوا به تهیه، تدوین و تنظیم استانداردی گفته میشود که در آن تمام نیازهای محتوای موردنظر گنجانده و به شکل دلخواه صورتبندی شده است. این فایل میتوانید در قالب اکسل، word یا Pdf درآید، آنچه مهم است محتوای آن است که در ادامه با چگونگی تدوین آن بیشتر آشنا خواهیم شد. همین داستان در تولید محتوا برای افزایش سئو سایت هم ادامه دارد.
بیشتر بخوانید: تولید محتوا چیست؟
چگونه استاندارد محتوا بسازیم؟
بگذارید همینجا باز هم تاکید کنیم که تدوین چنین استانداردی دیدگان باتجربهتری میطلبد؛ بنابراین کسانی میتوانند این نوع استاندارد را تدوین کنند که در تولید و مدیریت محتوا دستی بر آتش داشتهاند. خب، حالا بیایید ببینیم این دست آتشینها برای تولید استاندارد محتوا چه باید بکنند؟
آنچه در ادامه میخواهید تجربهی واقعی ما در تیم منتوریکس برای رسیدن به روندی مشخص از تولید محتواست. جا دارد همین جا از اپول اسدی – مدیر ارشدم- برای همفکری در مدون کردن این محتوا و انتقال تجربهاش تشکر کنم. خب، حالا برویم سراغ مراحل تولید استاندارد محتوا.
تدوین استاندارد محتوا بیشباهت به ریختن فونداسیون یک ساختمان و بالا بردن اصولی آن نیست!
1. نیازهای کسبوکارتان را بشناسید
کجای ماجرا ایستادهاید؟ این سوالیست که در بدو ورود به دنیای دیجیتال باید از خود بپرسید، اما در هر مرحله هم بهدرستی تکرارش کنید. برای تولید محتوا در بستر بازاریابی محتوا باید بدانید هدف از تولید محتوا چیست؟ آیا قرار است برای محصول محتوا بنویسید یا بلاگ؟ قرار است با این محتوا چه هدفی را تحقق ببخشید؟ آیا هدف افزایش ترافیک سایت است یا افزایش لید یا همان سرنخهای فروش؟ آیا میخواهید فروش را افزایش دهید یا هدف فقط Brand Awareness است؟
جواب این سوالات در رسیدن به استراتژی محتوا اصولی و کاربردی کمک زیادی میکند؛ بنابراین فرایند تولید استاندارد محتوا فرایندی چندجانبه با نگاهی به اصول بازاریابی، اهداف کسبوکار و کانالهای دیجیتال مارکتینگ مدنظرتان است. چیزی که این نیازسنجی را تا حد زیادی تسهیل میکند شناخت پرسونای مشتری است. بنابراین شما باید پرسونای مشتری تعریف کنید.
2. پرسونای مشتری تعریف کنید
همانطور که در مطلب پرسونا چیست گفته بودیم، پرسونا شخصیتهای خیالی هستند که نمایندهی مشتریان بالقوه شما میشوند. این نمایندگان اگر بهدرستی شناسایی شوند، میتوانند بهخوبی پرسونای مشتریانتان را شبیهسازی کنند و شما را برای ارتباط با آنها روشنتر.
برای مثال اگر یک کتابفروشی شناخته شده هستید که بهتازگی وارد فضای دیجیتال شده، پرسونای متفاوتی نسبت به یک کتابفروشی ناشناخته دارید که قرار است پا به دنیای دیجیتال بگذارد. اگر دوست دارید با روش ساخت پرسونا بیشتر آشنا شوید، در این مطلب با مثال واقعی راهورسم نوشتن پرسونا را آموزش دادهام.
3. کیوورد ریسرچ را در دستور کار قرار دهید
هیچ چیز به اندازهی شناسایی قصد کاربر نمیتواند به شما در تولید محتوای ارزشمند کمک کند. اینکه بدانیم کاربر دقیقا چه چیزی میخواهد خودش کلی راهگشاست. برای این کار شما را دعوت میکنیم به تحقیق کلمات کلیدی یا همان کیوورد ریسرچ خارجکیها. با استفاده از ابزارهای کیوورد ریسرچ و از همه مهمتر پیشنهادات خود گوگل بهخوبی میتوانید از آنچه در مغز کاربران میگذر آگاه شوید. چند توصیهی کاربردی در این مرحله داریم:
اینجا باید شبیه یک کارآگاه حاذق عمل کنید.
- پا در کفش مخاطب بگذارید
برای مثال اگر خودتان دنبال کتاب باشید به چه نکاتی هنگام خرید آن توجه میکنید؟ توصیف کتاب و خلاصهی آن برایتان مهم است؟ عکس و قیمت کتاب چطور؟ آیا نحوه ارسال کتاب برایتان اهمیت دارد؟ اگر بدانید یک کتاب جزء پرفروشها و جایزه بگیرها بوده در تصمیمتان برای خرید تاثیر میگذارد؟ همهی این سوالات در کنار کیوورد ریسرچ میتواند به تدوین بهتر این استاندارد کمک کند.
- از عبارات Long tail غافل نشوید
هرگز نقش عبارات لانگ تیل را در شناسایی قصد کاربر نادیده نگیرید. با شناسایی عبارات کلیدی که مخاطب به دنبال آن است، میتوانید او را سریعتر به جواب دلخواهش برسانید؛ بنابراین هنگام کیوورد ریسرچ حتما به این قبیل عبارات توجه کنید.
بیشتر بخوانید: از سیر تا پیاز کلمات کلیدی Longtail و تأثیر آن در سئوی سایت
4. انواع محتوا را دستهبندی کنید
اینجا به یک گلوگاه مهم برمیخورید. آیا وبسایتتان چند بخش محتوایی دارد؟ پس باید برای هر بخش یک استاندارد مجزا تولید کنید، برای این کار باز به پرسونا و نیازهای کسبوکارتان برگردید تا بتوانید استانداردهای مناسبی برای هر بخش تولید کنید.
مثال: فکر کنید یک سایت تکنولوژی داریم که محصولات مختلفی مثل گوشی، پاوربانک و تلویزیون دارد. برای هر دسته از این محصولات باید استاندارد متناسب با خودش را طراحی کنید. البته گاهی اوقات هم بخشهای مختلف آنقدر با هم همپوشانی دارند که میتوانید استانداردی جامع برای همهی آنها تعریف کنید.
5. تحلیل رقبای محترم را فراموش نکنید
تحلیل رقبا در این کار از اوجب واجبات است، البته این تحلیل فقط به رقبای هموطن محدود نمیشود و میتوانید پا را فراتر هم بگذارید. تحلیل رقبا میتواند ایدههای جدیدی به شما بدهد که معمولا از آنها غافل میمانید. این قسمت شبیه راه رفتن بر لبهی پرتگاه است، چرا که اگر خلاق نباشید بهراحتی در ورطهی کپی کاری و تکرار غرق میشوید. بهترین روش این است که از چند نفر از اعضای تیمتان بخواهید به صورت همزمان روی سایتهای رقیب کار کنند و نقاط قوت و ضعفشان را با مثال دربیاورند، سپس در جلسهای گروهی نتایج تحقیقاتتان را روی هم بریزید تا به سبکی جامع برای خودتان دست پیدا کنید.
علاوه بر سایتهای داخلی، حتما به تبلیغات در گوگل و سایتهای خارجیای که در این زمینه فعالیت میکنند هم سر بزنید و ببینید آنها چه کردهاند؟ برای مثال آمازون چطور صفحهی محصول یک کتاب را طراحی کرده است؟ به چه نکاتی در توصیف آن کتاب توجه کرده و چطور میتوان از آن برای وب فارسی ایده گرفت؟ سایت دیجی کالا چطور محصولاتش را معرفی میکند؟
6. اولویتبندی کنید
حالا که فونداسیون کار را ریختهاید، وقت آن است هرچه جمع کردهاید را بریزید روی دایره و به آنها نظم منطقی بدهید. برای این کار باید دید خوبی از پرسوناهایتان داشته باشید و شاکلهی محتوایتان را طراحی کنید. در این قسمت میتوانید از تیتر اصلی شروع کنید، سپس مشخص کنید مقدمه چقدر و چگونه باشد، سپس زیرعنوانها چه باشند و در هر هر قسمت چه چیزی توضیح داده شود.
در آخرین گام هم محتوا چطور به پایان برسد، آیا نیاز است که جمعبندی نوشته شود؟ آیا نیاز است که نویسنده CTA اضافه کند؟ همهی این ریزهکاریها به درآوردن استاندارد مشخص کمک زیادی میکند.
7. چاشنی سئو را اضافه کنید
برای دل خودمان که محتوا تولید نمیکنیم! پس باید حسابی مراقب سئو سایت هم باشید و بیگدار به آب نزنید. تولید محتوا بدون در نظر گرفتن اصول سئویی به درد هیچکس نمیخورد، پس پای کارشناس سئو هم بکشید وسط و ببینید چه نیازهای سئویی دارید؟ مثلا کلمه کلیدی هر محتوا چیست؟ تیتر محتوا چطور باید نوشته شود؟
چگالی کلمات کلیدی چقدر باید باشد که نه سیخ بسوزد و نه کباب؟ تعداد کلمات محتوا چقدر باید باشد که حق مطلب را ادا کند و به مذاق موتورهای جستوجو هم خوش بیاید؟ این چاشنی را به استاندارتان اضافه کنید تا طعم محتواهایتان فراموش نشدنی شود.
8. شفاف باشید دوست عزیز، بسیار شفاف
فلسفهی وجودی استاندارد، کمک به شفاف شدن فرایند تولید محتواست، نه بدتر کردنش! بنابراین در این فایل نباید کلی گویی کنید و بیش از هر جای دیگر مثال بیاورید. برای مثال اگر مینویسید مقدمه باید کنجکاوی برانگیز باشد و کلمه کلیدی دو بار در آن تکرار شده باشد، حتما یک پاراگراف به عنوان نمونه بنویسید و در استاندارد قرار دهید.
مورد بعدی، معرفی منبع است. برای جلوگیری از گیج شدن نویسندگان، بهتر است منبع کمکی مثل وبسایتهایی که میتوانند به آن مراجعه کنند را معرفی کنید.
مثال: ما یک پروژهی گردشگری داشتیم که برای تولید محتوا از نویسندگان خواسته بودیم نظرات مرتبط در مورد آن جاذبه یا اقامتگاه را بنویسند. خب، نویسنده چطور باید این نظرات را پیدا میکرد؟ ما در فایل استاندارد به آنها گفتیم میتوانند از کامنت افراد در سایتها یا اپلیکیشنهای مرتبط با موضوعات گردشگری استفاده کنند که هم واقعی باشد، هم کاربردی.
تک تک قسمتهای فایل استاندارد باید با مثال نوشته شده باشد و نویسنده را لنگ در هوا باقی نگذارید، بنابراین حتما به این موضوع توجه داشته باشید.
مزایای داشتن استاندارد محتوا
حالا که از 8 خانِ تدوین استاندارد محتوا گذر کردیم، بیایید ببینیم این استاندارد درآوردن چه مزیتی دارد و چرا باید تن به این کار دهیم؟
8 خان چک خوردند، از مزایا چه خبر؟
1. افزایش سرعت
اولین مزیت که هم به مذاق نویسندگان خوش میآید و هم صاحبان کسبوکار، افزایش باورنکردنی سرعت است. با مشخص بودن مسیر تولید محتوا نویسنده هم کمکم متوجه میشود چطور باید آن محتوا را بنویسد و سرعتش در تولید محتوا بهشدت بالا میرود.
2. کمک به تولید محتوای منحصربهفرد
بحث رسیدن به امضای شخصی در ابتدای متن را یادتان میآید؟ در پایان استانداردسازی محتوا به محتواهایی میرسید که یونیک هستند و ردپای برند شما در تمام وجنات آن پیداست. محتواهای سایت شما از نظم و تیترهای مشخصی برخوردارند که مخاطب بعد از چند بار بازدید کاملا متوجه آن ترتیب میشود و بهنوعی هوادار شما خواهد شد. این کار به برندسازی هم کمک بزرگی میکند.
سخن آخر
آنچه در این مطلب با هم خواندیم، تجربهی زیستهی اعضای تیم منتوریکس در راستای تولید استاندارد محتوا و خدمات CRO بود. این تجربه در پی سالها کار ما در پروژههای مختلف به دست آمده و اهل دلش میدانند چقدر انتقال چنین تجربهای ارزشمند و در عین حال کمککننده است. ما منتوریکسیها باور داریم با انتقال تجربه و آموزش درخت دانستههای خودمان را پربارتر میکنیم. استاندارد محتوا را به کار بگیرید تا متوجه تفاوت ماجرا بشوید. در نهایت اگر سوالی در این زمینه داشتید، حتما در کامنتها بپرسید تا پاسخ دهیم.
اگر برای کسبوکارتان به مشاوره دیجیتال مارکتینگ و یا خدمات سئو نیاز دارید، همین حالا با منتوریکس تماس بگیرید.