با این کار جزو نفرات اول دوره GA4 منتوریکس هستید. با شما در ارتباط هستیم :)
  • 1
  • 2
  • 3
کتاب الکترونیکی رایگان

برو مرحله بعدی
  • 1
  • 2
  • 3
دوست عزیز
برای ارسال کتاب به ایمیل و شماره موبایل شما نیاز داریم.
برو مرحله آخر
  • 1
  • 2
  • 3
کتاب شما آماده است، دکمه دریافت لینک دانلود را بزنید.

لینک دانلود به شما ایمیل و پیامک شد.

چگونه برای معیارهای WEB VITALS آستانه تعیین کنیم؟

تحریریه منتوریکس
تحریریه منتوریکس
10:35، 1401/03/06
چگونه برای معیارهای WEB VITALS آستانه تعیین کنیم؟
1 رای    میانگین 5/5
لطفا شما هم امتیاز بدهید!

چگونه برای معیارهای WEB VITALS آستانه تعیین کنیم؟


Core Web Vitals یک سری معیار و استاندارد مهم هستند. این استانداردها زوایای مهم و حائز اهمیتی از «تجربه واقعی کاربر» در دنیای اینترنت را اندازه‌گیری می‌کنند. Core Web Vitals شامل یک سری معیار، استاندارد و همچنین حد آستانه این استانداردها می‌شود. اندازه‌گیری این استانداردها به برنامه‌نویس کمک می‌کند تا بتواند سطح رضایت‌مندی کاربر از عملکرد وبسایت را اندازه‌گیری کند. در این مقاله روش استفاده از آستانه برای Core web vitals را به شما نشان می‌دهیم. همچنین در انتها با روش تعیین آستانه برای هر معیار Core Web Vitals نیز آشنا خواهید شد.

اگر با این معیارها آشنایی ندارید، پیشنهاد می‌کنیم مطلب «core web vitals چیست؟» را بخوانید.

  1. معیار و استاندارد Core Web Vitals و حد آستانه این استانداردها
  2. معیار سنجش استاندارد Core Web Vitals
  3. تجربه مطلوب کاربر در اینترنت
  4. قابل دستیابی بودن آستانه ایده‌آل
  5. ملاحظات نهایی درباره معیارهای سنجش
  6. بررسی شاخص Large Contentful Paint
  7. بررسی شاخص First Input Delay
  8. بررسی شاخص Cumulative Layout Shift

معیار و استاندارد Core Web Vitals و حد آستانه این استانداردها

آستانه معیارهای Core Web Vitals

معیار و استاندارد Core Web Vitals و حد آستانه این استانداردها

در سال 2020، Core Web Vitals شامل 3 معیار می‌شدند. این معیار‌ها شامل موارد زیر هستند:

هر کدام از این معیارها، یک جنبه خاص از تجربه واقعی کاربر در دنیای اینترنت را اندازه‌گیری می‌کنند. LCP واحد اندازه‌گیری سرعت بارگذاری وبسایت و سئو سایت است. این معیار می‌تواند بر اساس معیار، زمانی که بیشتر بار صفحه وبسایت شما بارگذاری شده است را  به شما نشان دهد. FID سرعت پاسخگویی وبسایت شما را نشان می‌دهد. این شاخص میزان تاثیرگذاری صفحه شما را در نگاه اول مشخص می‌کند. در حقیقت با FID می‌توانید متوجه شوید که در نگاه اول چقدر وبسایت شما گیرا و جذاب است. در نهایت شاخص CLS پایداری بصری وبسایت شما را اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص میزان تغییرات چیدمان غیرمنتظره صفحات وب را به شما نشان می‌دهد.
این معیارها پس از انجام محاسبات مختلف، در نهایت به شما یک عدد نشان می‌دهند. برای تعیین عملکرد هر شاخص، یک آستانه تعریف می‌شود. با کمک این آستانه شما می‌توانید عدد آن معیار را اندازه‌گیری کنید. تصور کنید که شاخص LCP عدد 3 ثانیه را به شما نشان می‌دهد. خب این عدد چه معنایی دارد؟ تصور کنید معلم به شما نمره می‌دهد. نمره شما به‌عنوان مثال 10 است. قطعاً برای ارزیابی عملکرد خود از معلم خواهید پرسید که امتحان از چند نمره لحاظ شده است؟ زمانی که از 20 نمره 10 گرفته باشید، یعنی عملکرد معمولی داشتید. حال اگر آستانه شما 10 نمره باشد، عملکرد شما در بهترین حالت قرار دارد. خب درباره این سه معیار نیز آستانه وجود دارد که به این ترتیب است: 

  مطلوب    ضعیف    درصد
شاخص LCP کمتر از 2500 میلی ثانیه بیشتر از 4000 میلی ثانیه 75
شاخص FID کمتر از 100 میلی ثانیه بیشتر از 300 میلی ثانیه 75
شاخص CLS کمتر از 0.1 ثانیه بیشتر از  0.25 ثانیه 75

جدول شماره 1 – آستانه معیارهای وب وایتال

اگر به جدول شماره یک نگاه کنید، بخشی به‌عنوان «درصد» نیز وجود دارد. این ستون کمی بازه بیشتری را برای اندازه‌گیری لحاظ می‌کند. یعنی اگر 75 درصد از پاسخ وبسایت شما در محدوده مطلوب قرار داشته باشد نیز می‌توان گفت که عملکرد وبسایت یا صفحه شما در این شاخص مطلوب بوده است. بالعکس اگر بیش از 25درصد شاخص اندازه‌گیری‌شده و صفحه شما در محدوده «ضعیف» قرار داشته باشد، عملکرد وبسایت شما در آن شاخص، «ضعیف» خواهد بود.
شاید در زمینه اندازه‌گیری 75درصد از هر آستانه کمی سردرگم شده باشید. برای درک بهتر، یک مثال می‌آوریم. به شاخص LCPدقت کنید. آستانه این شاخص به ما بیان می‌کند که LCP کمتر از 2500 میلی ثانیه مطلوب است. حال در نظر بگیرید که LCP یک صفحه، 5 ثانیه باشد. حتی با در‌نظر‌گرفتن 75درصد عملکرد این شاخص، میزان آن به 3750 میلی ثانیه می‌رسد. پس باید آن را در دسته ضعیف قرار دهیم.

معیار سنجش استاندارد Core Web Vitals

برای ایجاد آستانه استاندارد Core Web Vitals باید ابتدا یک معیار سنجش تعریف کرد. در ادامه معیاری که در گوگل برای تعیین آستانه Core Web Vitals  سال 2020 استفاده شده است را به شما شرح خواهیم داد. در بخش بعدی درباره جزئیات انتخاب این معیارها برای تعیین آستانه هر شاخص در سال 2020 با شما صحبت خواهیم کرد. در سال‌های آینده برای بهبود توانایی سنجش تجربه واقعی کاربر در اینترنت، این معیارها بی‌تردید بهبود پیدا خواهند کرد.

تجربه مطلوب کاربر در اینترنت

رضایت کاربر بسیار مهم است

تجربه مطلوب کاربر در اینترنت

به‌صورت کلی می‌توان گفت که هدف اصلی ما بهبود تجربه کاربر در اینترنت است. به زبان ساده و عامیانه باید کاری کنیم تا کاربر از اینکه داخل وبسایت ما است، احساس رضایت داشته باشد. به این منظور، باید شاخص Core Web Vitals ما در آستانه «مطلوب» قرار داشته باشد. برای آنکه به این شاخص دست پیدا کنیم، باید درباره «هوش شناختی انسان» و همچنین HCI  تحقیقات بیشتری انجام می‌دادیم. معمولاً نتیجه تحقیقات به یک عدد ثابت ختم می‌شود؛ اما در این تحقیقات به دامنه گسترده‌ای از اعداد دست پیدا کردیم.
به‌عنوان مثال، زمانی که کاربر قبل از آنکه تمرکز خود را از دست دهد، منتظر می‌ماند را معمولاً 1 ثانیه در نظر می‌گیریم. این در حالی است که تحقیقات به ما دامنه وسیعی از اعداد را در این زمینه ارائه داد. این اعداد از چند میلی ثانیه تا چند ثانیه متغییر هستند.
تحقیقات این حقیقت را به ما نشان داد که سیستم شناختی انسان‌ها با یکدیگر تفاوت دارند. از مجموع این تحقیقات و داده‌های عددی گوگل کروم به این نتیجه رسیدیم که کاربران مختلف فرصت متفاوتی به سایت می‌دهند تا پیش از بارگذاری کامل از آن خارج شوند. به زبان ساده هر کاربر صبر متفاوتی دارد. برخی افراد به محض اینکه وبسایت بارگذاری نشود از آن خارج می‌شوند؛ در حالی که برخی دیگر به وبسایت فرصت می‌دهند تا بارگذاری خود را کامل کند. این مسئله نیز کاملاً به شخصیت کاربر بستگی دارد.
در این مقاله اعداد واقعی و آزمایش‌شده از شاخص صبر کاربر هنگام بارگذاری صفحه وبسایت وجود دارد. به همین خاطر از این داده‌های عددی استفاده خواهیم کرد. با وجود این، تحقیقاتی درباره شاخص‌های جدیدتر همانند CLS انجام نشده است. به همین خاطر برای ادامه تحقیقات از صفحات واقعی وب که به‌صورت تصادفی انتخاب کردیم استفاده خواهیم کرد تا بر اساس اندازه‌گیری آستانه آن‌ها و حس واقعی کاربر در استفاده از این وبسایت‌ها، به یک تحلیل منطقی دست پیدا کنیم.

قابل دستیابی بودن آستانه ایده‌آل

 قابل دستیابی بودن آستانه اهمیت بسیاری دارد. به‌عنوان مثال در زمینه LCP، بهترین آستانه زمان صفر میلی ثانیه خواهد بود. این در حالی است که با در نظر گرفتن بستر اینترنت و مشکلات شبکه، دستیابی به این آستانه امکان‌پذیر نیست. در نتیجه باید آستانه ایده‌ال قابل دستیابی باشند. به همین منظور زمانی که یک آستانه را در دسته «مطلوب» قرار می‌دهیم، قابل دستیابی بودن آن را با کمک CrUX  تأیید خواهیم کرد.
 برای تأیید قابل دستیابی بودن آستانه، باید حداقل 10 درصد از اوریجین‌ها  یا همان URL های موجود در اینترنت، در دسته «مطلوب» قرار بگیرد. به زبان ساده، باید حداقل 10 درصد از وبسایت‌های بر روی اینترنت، به این میزان دست پیاده کرده باشند. این مسئله نشان‌دهنده آن موضوع خواهد بود که چنین شاخصی هم مطلوب است و هم حداقل 10 درصد از وبسایت‌ها به آن دست یافته‌اند، پس شدنی و قابل دستیابی نیز است.
همچنین امکان آن وجود دارد که وبسایت‌های مطلوب به‌خاطر متغیرهای مختلف به اشتباه در دسته وبسایت‌های «ضعیف» قرار بگیرند. به همین خاطر باید حتماً قابلیت دستیابی به‌صورت دائم و پیوسته نیز در نظر گرفته شود. برای این کار از برترین وبسایت‌های بهینه‌سازی شده استفاده می‌شود. یک آستانه باید در همه شرایط قابل دستیابی باشد.  
بالعکس اگر یک آستانه را به‌عنوان «ضعیف» تعریف کنیم نیز باید آن را در داده‌های واقعی URL های مختلف بررسی کنیم. اگر حداقل 10 درصد از URL ها دارای این آستانه ضعیف باشند، می‌توان نتیجه گرفت که این آستانه ضعیف منطقی و قابل دستیابی است. البته آستانه پیش‌فرض، عملکرد 10 تا 30 درصد اوریجینز وبسایت را نیز تأیید می‌کند.

ملاحظات نهایی درباره معیارهای سنجش

گاهی معیارها در تضاد با یکدیگر هستند. به‌عنوان مثال شاید اینکه یک معیار همواره قابل دستیابی باشد و همیشه باعث حس رضایت کاربر شود در تناقض باشد. همچنین تحقیقات بر روی ادراک انسانی نشان می‌دهد که رفتار انسان‌ها در مدت زمان تغییر می‌کنند. پس هیچ آستانه‌ای همیشه ثابت و صحیح نیست. در نتیجه باید اضافه کنیم که این تحقیقات در سال 2020 انجام شده و شاید در مدت زمان این شاخص‌ها تغییر کنند.

انتخاب درصد

در بخش قبلی درباره درصد محاسبات صحبت کردیم. در آن قسمت از 75% کل شاخص به‌عنوان معیار استفاده کردیم. در این بخش درصد باید بر اساس دو معیار مختلف تعیین شود. در وهله اول اینکه درصد باید به شکلی تعیین شود تا مطمئن شویم حداقل تعداد کاربرانی که از وبسایت بازدید می‌کنند، به حداقل هدفی که از نظر عملکرد تعیین شده بود، دست پیدا کرده باشند.
در وهله‌ دوم  اینکه درصد نباید تحت تأثیر داده‌های خارج از محدوده قرار بگیرد. با توجه به این دو معیار، در نهایت به این نتیجه رسیدیم که «75درصد» یک مقدار مناسب است. با استفاده از این درصد مطمئن می‌شویم که اکثر کاربران حداقل سطح عملکرد یا بیشتر از حداقل را تجربه کرده‌اند. همچنین 75 درصد مقداری است که به‌ندرت تحت تأثیر داده‌های خارج از محدوده قرار می‌گیرد.

بررسی شاخص Large Contentful Paint

مقایسه و بررسی FCP و LCP

بررسی شاخص Large Contentful Paint

در ادامه به بررسی این شاخص می‌پردازیم:

کیفیت تجربه و رضایت کاربر در استفاده از وبسایت

معمولاً چنین مرسوم است که کاربر پس از 1 ثانیه انتظار، تمرکز خود را از دست می‌دهد. پس از تحقیقات انجام شده متوجه شدیم که 1 ثانیه فقط یک تخمین به حساب می‌آید. در حالی که این عدد بین چند میلی ثانیه تا چند ثانیه متغییر است. معمولاً در دو منبع Card et al و همچنین Miller از 1 ثانیه به‌عنوان آستانه اصلی استفاده می‌شود. Card در کتاب Newell's Unified Theories of Cognition، آستانه 1 ثانیه را «پاسخ لحظه‌ای» می‌نامد. Newell پاسخ لحظه‌ای را چنین توصیف می‌کند:
«پاسخی که به سرعت و در کمتر از یک ثانیه داده شود را پاسخ لحظه‌ای می‌نامند. البته این زمان به این پاسخ بین 0.3 تا 3 ثانیه متغییر خواهد بود.»
از طرف دیگر Miller در کتاب خود به این شکل اظهار نظر می‌کند که:
 «اگر زمان پاسخ یک ماشین که انسان از آن استفاده می‌کند بیش از 2 ثانیه باشد، باید تغییرات اساسی در ساختار این ماشین داده شود.»
پس در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که کاربر در حدود 0.3 تا 3 ثانیه صبر می‌کند و پس از آن تمرکز خود را از دست خواهد داد. پس اگر بخواهیم یک آستانه مناسب و قابل قبول برای LCP در نظر بگیریم، در همین دامنه قرار خواهد داشت. در حال حاضر شاخص قابل قبول برای LCP مطلوب، 1 ثانیه است. در حالی که به این نتیجه رسیدیم باید شاخص بین 0.3 تا 3 ثانیه منعطف باشد. برای تشخیص بهتر آستانه، از «قابل دستیابی بودن» آن کمک می‌گیریم.

قابل دستیابی بودن شاخص

در این قسمت با کمک داده‌های کروم یا همان CRUX تشخیص می‌دهیم که چه میزان از وبسایت‌‌ها دارای آستانه 1 تا 3 ثانیه LCP هستند؟

درصد CrUX اوریجینز برای دسته‌بندی آستانه مطلوب

  1 ثانیه 1.5 ثانیه 2 ثانیه 2.5 ثانیه
کاربر تلفن 3.5% 13% 27% 42%
کاربر دسکتاپ 6.9% 19% 36% 51%

جدول شماره 2 – جدول بررسی آستانه مطلوب برای LCP

در بخش ابتدایی مقاله اشاره کردیم که درصد اوریجینز باید حداقل به 10% برسد. همان طور که در این جدول مشاهده می‌کنید، به غیر از «ستون 1 ثانیه»، مابقی ستون‌ها به حداقل 10 درصد اوریجینز دست یافته‌اند و در دسته مطلوب قرار می‌گیرند. پس می‌توان گفت که وبسایت‌ها کاندیدای ما از این بابت مورد تأیید قرار می‌گیرند.
در مرحله بعد برای تأیید این محاسبات، باید پیوستگی آن‌ها را برای برترین وبسایت‌ها یا همان اوریجنیزها نیز بررسی شود. به این منظور عملکرد LCP برترین وبسایت‌ها را نیز بررسی خواهیم کرد. در نتیجه متوجه می‌شویم که آستانه‌های تعیین شده به‌صورت پیوسته و دائمی برای این وبسایت‌ها قابل دستیابی هستند. به عبارت دیگر به‌دنبال این هستیم که ببینیم آیا آستانه تعیین شده در 75 درصد موارد برای وبسایت‌های برتر قابل دستیابی هستند یا خیر. پس از این محاسبات متوجه شدیم که آستانه 1.5 و 2 ثانیه به‌صورت پیوسته و دائم قابل دستیابی نیستند. در حالی که آستانه 2.5 ثانیه همواره قابل دستیابی است.

درصد CrUX اوریجینز برای دسته‌بندی آستانه ضعیف

  3 ثانیه 3.5 ثانیه 4 ثانیه 4.5 ثانیه
کاربر تلفن 45% 35% 26% 20%
کاربر دسکتاپ 36% 26% 19% 14%

جدول شماره 3 – بررسی آستانه ضعیف LCP

در آستانه 4 حدود 26 درصد اوریجینز کاربران تلفن همراه و 21% اوریجینز کاربران دسکتاپ در دسته «ضعیف» قرار می‌گیرند. این یعنی در محدوده 10 تا 30 درصد پیش‌فرض ما قرار دارد. پس می‌توان نتیجه گرفت که 4 ثانیه یک آستانه قابل قبول «ضعیف» محسوب می‌شود.
در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که آستانه 2.5 ثانیه یک آستانه مطلوب و آستانه 4 ثانیه یک آستانه ضعیف برای شاخص LCP محسوب می‌شود.

برای پیگیری و انجام خدمات سئو سایت، آژانس دیجیتال مارکتینگ منتوریکس همراه شماست.

بررسی شاخص First Input Delay

بررسی شاخص First Input Delay

FID از معیارهای اصلی Core Web Vitals

کیفیت تجربه و رضایت کاربر در استفاده از وبسایت

تحقیقات نشان داده‌اند که عواملی همانند ورودی کاربر می‌تواند باعث ایجاد تاخیر در فیدبک بصری در حدود 100 میلی ثانیه شود. پس در نتیجه تأخیر اولین ورودی در حدود 100 میلی ثانیه می‌تواند آستانه‌ای معقول و البته مطلوب باشد. اگر تأخیر اولین ورودی بیش از 100 میلی ثانیه باشد، سایر مراحل پردازش و رندرینگ در آن زمان انجام نمی‌شوند.
Jakob Nielsen در کتابی با نام Response Times: The 3 Important Limits چنین اظهار می‌کند که در عرض 0.1 ثانیه باید یک سیستم پاسخ‌دهی داشته باشد تا بتوان گفت که پاسخگویی آنی دارد.
در یک تحقیقات جامع، به شرکت‌کنندگان دو شیء بر روی صفحه نمایش داده شد. شیء A به‌سمت شیء B شروع به حرکت می‌کند و بلافاصله پس از اینکه به شیء B برخورد کرد از حرکت می‌ایستد. در این حین، شیء دوم شروع به حرکت می‌کند و از A دور می‌شود. از زمانی که شیء A به شیء B می‌رسد و شیء B شروع به حرکت می‌کند را باید تغییر داد.
جالب است بدانید بر اساس این آزمایش، اگر زمان حرکت شیء B از لحظه توقف شیء A کمتر از 100 میلی ثانیه باشد، شرکت‌کنندگان در آزمایش، ضربه شیء اول به دوم را عامل حرکت شیء دوم می‌دانند.
اگر این زمان بین 100 تا 200 میلی ثانیه باشد، شرکت‌کنندگان ارتباط علت و معلولی را عامل حرکت شیء دوم می‌دانند.
حال اگر این زمان بیش از 200 میلی ثانیه باشد، به‌هیچ‌وجه ضربه شیء اول را عامل حرکت شیء دوم نمی‌دانند.
در یک آزمایش دیگر، بر روی صفحه نمایش، یک دکمه طراحی شد. زمانی که کاربر این دکمه را فشار می‌داد، یک فیدبک بصری بر روی صفحه نمایش داده می‌شد.
بین زمان فشردن دکمه و فیدبک بصری، وقفه‌های زمانی مختلف قرار داده شد. زمانی که این وقفه کمتر از 85 میلی ثانیه بود، کاربر واکنش را «آنی» تلقی می‌کرد. در وقفه 100 میلی ثانیه، کاربر عملکرد دکمه را «مطلوب» قلم داد کرد. وقفه بین 100 تا 150 میلی ثانیه برای کاربر یک واکنش «بسیار کند» بود. در نهایت وقفه 300 میلی ثانیه را کاربر کاملاً ضعیف می‌دانست.
پس با توجه به تمام این آزمایشات باید گفت که تأخیر اولین ورودی در حدود 100 میلی ثانیه می‌تواند مطلوب باشد. همچنین در صورتی که شاخص تأثیر اولین ورودی به بیش از 300 میلی ثانیه برسد، آن را باید در دسته ضعیف قرار دهیم. در ادامه قابل دستیابی بودن این آستانه را بررسی خواهیم کرد.

قابل دستیابی بودن شاخص

در این قسمت با کمک داده‌های کروم یا همان CRUX تشخیص میدهیم که آیا اکثریت وبسایت‌ها دارای FID کمتر از 100 میلی ثانیه هستند؟ معیار این آستانه را برای تصمیم‌گیری مطلوب یا ضعیف بودن، دستیابی به حداقل 75شاخص تعیین شده قرار می‌دهیم. (به زبان ساده‌تر یعنی دستیابی به 175 میلی ثانیه نیز قابل قبول است)

درصد CRUX وبسایت‌های مختلف که با FID کمتر از 100 میلی ثانیه در دسته مطلوب قرار می‌گیرند

  زمان 100 میلی ثانیه
کاربران موبایل 78%
کاربران دسکتاپ بیش از 99%

جدول شماره 4 - درصد CRUX وبسایت‌های مختلف که با FID کمتر از 100 میلی ثانیه

همان طور که در جدول مشاهده می‌کنید، برترین وبسایت‌های دنیا قادر هستند تا به‌صورت پیوسته به 75 درصد از این آستانه دست پیدا کنند. حتی برخی به 95 درصد این آستانه نیز به‌صورت پیوسته دست پیدا می‌کنند.
در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که 100 میلی ثانیه یک آستانه منطقی و البته معقول برای شاخص تأخیر اولین ورود محسوب می‌شود.

بررسی شاخص Cumulative Layout Shift

بررسی شاخص Cumulative Layout Shift

CLS از معیارهای اصلی Core Web Vitals

کیفیت تجربه و رضایت کاربر در استفاده از وبسایت

تغییرات چیدمان غیرمنتظره یک شاخص نسبتاً جدید است. این شاخص مقدار جابه‌جایی چیدمان محتوای بصری وبسایت شما را اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص کاملاً جدید است و آن را به تازگی مطرح کرده‌اند. به همین خاطر هیچگونه آزمایشی در خصوص یافتن آستانه آن انجام نشده است. از‌این‌رو برای یافتن آستانه باید از انتظارات کاربران در مقابل وبسایت استفاده نماییم. به این منظور وبسایت‌هایی با تغییرات متعدد پوسته را در اختیار کاربران قرار دادیم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که پس از چه میزان تغییرات چیدمان غیرمنتظره، کاربر وبسایت را ترک می‌کند.
در نهایت به این نتیجه رسیدیم که تغییرات زمانی که از 0.15 افزایش پیدا کنند، باعث آزار کاربر می‌شوند. این در حالی است که تغییرات در حدود 0.1 یا کمتر نیز توسط کاربر قابل تشخیص است؛ اما به‌ندرت باعث آزار او می‌شود. به همین خاطر آستانه 0.1 را برای شاخص CLS به‌عنوان آستانه مطلوب انتخاب می‌کنیم. البته این در حالی است که آستانه 0 حد ایدئال برای این شاخص محسوب می‌شود.

قابل دستیابی بودن شاخص

بر اساس داده‌های کروم یا همان CRUX، به این نتیجه رسیدیم که در حدود 50درصد از وبسایت‌ها دارای شاخص CLS کمتر از 0.05 هستند.

  0.05 0.1 0.15
کاربران موبایل 49% 60% 69%
کاربران دسکتاپ 42% 59% 69%
 
جدول شماره 5 – بررسی قابل دستیابی بودن CLS کمتر از 0.1

این جدول و محاسبات به ما نشان می‌دهد که باید آستانه 0.05 CLS را به‌عنوان آستانه «مطلوب» انتخاب کنیم. این مسئله شاید منطقی باشد؛ اما گاهی جلوگیری از تغییرات ناگهانی چیدمان و پوسته غیر قابل اجتناب است.
به‌عنوان مثال ابعاد محتوای Third-party embed ded  تا لحظه اتمام بارگذاری مشخص نیست. این مسئله می‌تواند باعث شود که تغییر غیرمنتظره چیدمان از 0.05 بیشتر شود. پس می‌توان گفت که آستانه CLS باید حدود 0.05 باشد؛ اما  گاهی این مقدار به 0.1 نیز می‌رسد. در حقیقت برای تعریف یک آستانه، باید رضایت کاربر را در کنار قابل دستیابی بودن در نظر بگیرید.
امیدواریم در آینده نزدیک، اکوسیستم وب راه‌کاری برای حل مشکل محتوای Third-Party Embeded پیدا کند. اگر چنین راهکاری اعمال شود، آستانه 0.05 را می‌توان آستانه مطلوب برای CLS دانست. شاید حتی بتوان این تغییرات غیرمنتظره چیدمان را به عدد ایدئال صفر نیز رساند.
حال در ادامه قصد داریم تا بر اساس داده‌های گوگل کروم یا همان CrUX، آستانه «ضعیف» را برای اکثر وبسایت‌های موجود تعیین کنیم.

  0.15 0.2 0.25 0.3
کاربران موبایل 31% 25% 20% 18%
کاربران دسکتاپ 31% 23% 18% 16%

جدول شماره 6 – تعیین آستانه ضعیف برای CLS

آستانه 0.25 با حدود 20% اوریجینز کاربران موبایل و 18درصد اوریجینز کاربران دسکتاپ را می‌توان در دسته آستانه ضعیف قرار داد. این مقدار در دامنه قابل قبول 10 تا 30 درصد ما قرار دارد. پس می‌توان 0.25 را آستانه ضعیف برای CLS دانست.
در نهایت باید گفت که 0.1 آستانه مطلوب و 0.25 آستانه ضعیف برای شاخص CLS محسوب می‌شود.

اگر به مطالعه در این زمینه علاقه‌مندید، پیشنهاد می‌کنیم از مجموعه مقالات Core web vitals منتوریکس دیدن کنید. همچنین اگر می‌خواهید سئو سایت خود را از نظر این معیارها بررسی کنید، یا این‌که مشاوره دیجیتال مارکتینگ دریافت نمایید با منتوریکس تماس بگیرید.

تحریریه منتوریکس
تحریریه منتوریکس

این مطلب توسط اعضای تیم منتوریکس تهیه و گردآوری شده است.

انتشار مطالب فوق تنها با ذکر مرجع به همراه لینک وب‌سایت منتوریکس مجاز می‌باشد.
لطفا به حقوق هم احترام بگذاریم.

ما نظرات و سوالات شما را با دقت می‌خوانیم و پاسخ می‌دهیم
نظرات تعداد کاراکترهای باقی مانده: 300
انصراف