فهرست مطالب

چطور تجربه کاربری (UX) سایت می‌تواند به بهبود SEO کمک کند؟

در این مقاله به تاثیر تجربه کاربری بر سئو، ترکیب طراحی UX و معیارهای SEO و تاثیر طراحی سایت بر سئو به‌زبان ساده می‌پردازیم.

فهرست مطالب

حتماً شنیدید که «محتوا پادشاه است»، اما اگر UX نباشد که این محتوا را در قصری راحت و خوش‌دست به کاربر ارائه کند، تاج شاهی به درد سئو هم نمی‌خورد. تجربه کاربری در طراحی سایت اگر به خوبی اجرا شود تاثیر زیادی بر بهبود سئو دارد؛ زیرا تجربه کاربری (UX) فقط هنر زیبا کردن سایت نیست، علم طراحی تعاملات هوشمند، کاربردی و سریع هم است.

یعنی دقیقاً همان چیزی که گوگل با هر آپدیت جدید بیشتر به آن بها می‌دهد. در این مقاله با اشاره به تاثیر تجربه کاربری بر سئو، ترکیب طراحی UX و معیارهای SEO و تاثیر طراحی سایت بر سئو به‌زبان ساده نشان می‌دهیم که چطور طراحی خوب می‌تواند رتبه سایت را بالا بکشد.

یک مدیر که در حال تماشای یک سری گراف برای ارزیابی ux است

تعریف UX: تجربه‌ای فراتر از ظاهر سایت

وقتی از UX یا تجربه کاربری حرف می‌زنیم، منظور فقط ظاهر زیبای یک وب‌سایت نیست. اگر تمام جنبه‌های تجربه کاربری در طراحی سایت در نظر گرفته شوند، سایتی سئوفرندلی و یوزرفرندلی خواهیم داشت. UX در واقع طراحی کل تجربه‌ای است که کاربر در هنگام تعامل با سایت شما از ابتدا تا انتها دارد.

از سرعت لود صفحه گرفته تا سهولت در یافتن اطلاعات، احساس امنیت در پرداخت آنلاین و حتی وضوح پیام‌ها و دکمه‌ها، همه اینها بخش‌هایی از تجربه کاربری هستند که تاثیر تجربه کاربری بر سئو را نشان می‌دهند. تاثیر طراحی سایت بر سئو هم در این نکته نهفته است، UX یک رویکرد جامع به طراحی دیجیتال است که به جای تمرکز صرف بر جنبه‌های گرافیکی، به درک عمیق رفتارها، نیازها و انتظارات کاربران می‌پردازد.

تجربه کاربری خوب یعنی کاربر در سایت گم نشود، احساس خستگی نکند و با کمترین اصطکاک به هدف خود برسد. اگر کاربر برای پیدا کردن یک محصول یا تکمیل فرم تماس بیش از حد سردرگم شود، احتمالاً سایت را ترک می‌کند و دیگر برنمی‌گردد. از این رو، UX موفق همان تجربه‌ای است که بی‌صدا اما مؤثر کاربر را به‌سمت تعامل و تبدیل سوق می‌دهد.

این دقیقاً همان چیزی است که گوگل هم به‌دنبال آن است: رضایت واقعی کاربر از بودن در یک سایت و در نهایت تاثیر طراحی سایت بر سئو. 

UX یا «User Experience» یعنی طراحی همه‌چیز از نگاه کاربر:

  • چطور سایت را می‌بیند؟
  • چقدر سریع می‌فهمد باید کجا کلیک کند؟
  • آیا تجربه خوشایندی دارد یا بعد از ۳ ثانیه دکمه «بستن تب» را می‌زند؟

UX ترکیبی است از طراحی بصری، معماری اطلاعات، کپی‌رایتینگ، تعامل‌ها، عملکرد فنی و حس کلی.

Core Web Vitals: معیارهای گوگل برای تجربه واقعی کاربران

تصور کنید قصد خرید اینترنتی دارید و وارد یک فروشگاه آنلاین لباس می‌شوید. هنوز صفحه اصلی به‌طور کامل بارگذاری نشده، اما منتظر هستید تا بنر بزرگ تخفیف تابستانی، که بخش اصلی و جذاب صفحه است، نمایش داده شود (LCP). این لحظه، نخستین نقطه تماس جدی کاربر با محتوای اصلی است و تأخیر در نمایش آن می‌تواند تجربه کار را خدشه‌دار کند.

پس از چند ثانیه، بنر ظاهر می‌شود و شما روی دسته‌بندی «لباس تابستانی» کلیک می‌کنید. اما صفحه هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد؛ نه نشانی از بارگذاری هست و نه پاسخی به کلیک شما (FID). در این شرایط، کاربر دچار تردید می‌شود: آیا کلیک ثبت شده؟ آیا باید دوباره تلاش کند؟ یا بهتر است کل فرآیند را رها کند؟

در نهایت، زمانی که تصمیم به ادامه‌ مرور صفحه می‌گیرید، ناگهان یک پاپ‌آپ تبلیغاتی ظاهر می‌شود و باعث جابه‌جایی محتوای صفحه می‌شود. متن جابه‌جا می‌شود، دکمه‌ها موقعیت‌شان را تغییر می‌دهند و ممکن است کاربر به اشتباه روی گزینه‌ای دیگر کلیک کند (CLS). این اختلالات آزاردهنده هستند و می‌توانند موجب تاثیر تجربه کاربری بر سئو به شکل منفی شوند.

گوگل با معرفی Core Web Vitals تلاش کرده است تا این تجربه‌های روزمره کاربران را به شاخص‌های فنی قابل اندازه‌گیری تبدیل کند؛ تا طراحان و توسعه‌دهندگان بتوانند عملکرد واقعی صفحات وب را از نگاه کاربران بسنجند و بهبود دهند و تاثیر طراحی سایت بر سئو را نادیده نگیرند.

3 معیار کلیدی در Core Web Vitals وجود دارد:

3 فاکتور مهم در core web vitals

LCP – Largest Contentful Paint

بزرگ‌ترین محتوای قابل‌مشاهده (مثل تصویر اصلی یا تیتر بزرگ) چه زمانی به‌طور کامل روی صفحه نمایش داده می‌شود؟ این معیار نشان‌دهنده سرعت درک اولیه کاربر از بارگذاری صفحه است. گوگل توصیه می‌کند این زمان کمتر از ۲.۵ ثانیه باشد. اگر تصویر اصلی دیر بارگذاری شود، کاربر حس کند سایت کند است و شاید منصرف شود.

FID – First Input Delay

این معیار زمانی را اندازه‌گیری می‌کند که کاربر برای اولین بار با سایت تعامل برقرار می‌کند (مثل کلیک روی یک دکمه) تا زمانی که مرورگر به آن واکنش نشان می‌دهد. اگر این زمان بالا باشد، کاربر حس می‌کند سایت «گیر کرده» یا پاسخگو نیست. عدد ایده‌آل برای FID کمتر از ۱۰۰ میلی‌ثانیه است.

CLS – Cumulative Layout Shift

وقتی محتوای صفحه در حال بارگذاری است، آیا بخش‌هایی از صفحه حرکت می‌کنند؟ مثلاً دکمه «خرید» ناگهان جابه‌جا می‌شود و باعث کلیک اشتباهی می‌شود. این معیار ثبات بصری سایت را اندازه‌گیری می‌کند. عدد مطلوب برای CLS کمتر از ۰.۱ است.

قوانین معروف ux

قوانین معروف UX که معیار‌های Core Web Vitals را به خوبی توضیح می‌دهند

در این قسمت بررسی می‌کنیم که تاثیر تجربه کاربری بر سئو دقیقا چگونه اتفاق می‌افتد و چگونه قوانین معروف ux سه معیار کور وب وایتال را توضیح می‌دهند:

قانون بار شناختی (Cognitive Load) و FID

بار شناختی یا Cognitive Load یعنی میزان فشار و کاری که مغز کاربر باید هنگام تعامل با یک سایت یا اپلیکیشن انجام دهد. هر چقدر طراحی سایت پیچیده‌تر و گیج‌کننده‌تر باشد، بار شناختی بالاتر می‌رود و کاربر باید تلاش بیشتری برای فهمیدن و استفاده کردن از سایت انجام دهد. این موضوع باعث خستگی ذهنی، سردرگمی و در نهایت ترک سایت می‌شود.

مثلاً فرض کنید صفحه‌ای پر از تبلیغات، انیمیشن‌های گیج‌کننده و دکمه‌های زیاد داشته باشید که کاربر برای پیدا کردن دکمه اصلی اقدام به خرید، باید چند ثانیه فکر کند یا چند بار صفحه را اسکرول کند. این یعنی بار شناختی زیاد شده و تجربه کاربری بد می‌شود.

تصویری شماتیک از قانون بار شناختی

از طرفی، FID یا First Input Delay یکی از معیارهای مهم گوگل برای سنجش سرعت واکنش سایت است. FID یعنی مدت زمانی که طول می‌کشد تا سایت به اولین کلیک یا لمس کاربر واکنش نشان دهد. وقتی بار شناختی زیاد باشد و سایت پر از محتوای سنگین یا اسکریپت‌های پیچیده باشد، FID هم بالا می‌رود؛ یعنی سایت دیر به کلیک کاربر جواب می‌دهد. این باعث می‌شود کاربر احساس کند سایت کند است و کندی باعث می‌شود که نارضایتی و ریزش بیشتر شود و تاثیر طراحی سایت بر سئو منفی باشد.

پس برای اینکه تاثیر تجربه کاربری بر سئو نادیده نگیریم، باید در طراحی UX باید طوری برنامه‌ریزی کنیم که بار شناختی کاربر کم باشد و سایت سریع و روان به ورودی‌ها پاسخ دهد. به‌عنوان مثال، استفاده از دکمه‌های واضح و تعداد محدود، چینش منظم محتوا، حذف موارد غیرضروری و بهینه‌سازی کدها و تصاویر باعث کاهش بار شناختی و کاهش FID می‌شود. در نتیجه، هم تجربه کاربر بهتر می‌شود و هم گوگل سایت را در نتایج جستجو بهتر ارزیابی می‌کند.

قانون سرعت و LCP در کور وب وایتال

قانون سرعت و LCP

قانون سرعت (Speed Rule) یکی از اصول کلیدی در طراحی تجربه کاربری (UX) و بهینه‌سازی سایت است که می‌گوید: «کاربران سایت‌های سریع‌تر را ترجیح می‌دهند، حتی اگر طراحی آن‌ها ساده‌تر باشد.» این قانون به خوبی تاثیر تجربه کاربری بر سئو را نشان می‌دهد. تصور کنید دو کافی‌شاپ دارید: یکی بسیار لوکس است ولی نوشیدنی شما را با ۱۰ دقیقه تأخیر می‌دهد و دیگری ساده‌تر اما در ۱ دقیقه سفارش را می‌آورد.

شما کدام را انتخاب می‌کنید؟

دقیقاً همین قانون در دنیای وب هم صادق است. اگر یک سایت زیبا و پر از انیمیشن باشد ولی بارگذاری‌اش کند باشد، کاربران خیلی زود آن را ترک می‌کنند. طبق آمار، اگر یک صفحه وب بیش از ۳ ثانیه طول بکشد تا بارگذاری شود، احتمال ترک آن تا ۵۳٪ افزایش می‌یابد. بنابراین سرعت، نه فقط مسئله فنی، بلکه یک مزیت رقابتی است.

در همین راستا، یکی از مهم‌ترین شاخص‌های ارزیابی سرعت، LCP یا Largest Contentful Paint است. LCP مشخص می‌کند چه زمانی بزرگ‌ترین عنصر محتوایی قابل مشاهده (مثلاً یک تصویر اصلی یا تیتر بزرگ) در صفحه، توسط مرورگر بارگذاری و نمایش داده می‌شود. اگر LCP شما بیش از ۲.۵ ثانیه باشد، از نظر گوگل کند محسوب می‌شوید. برای مثال، فرض کنید یک فروشگاه اینترنتی دارید و تصویر بنر تخفیف ویژه‌ شما دیر نمایش داده شود؛ در این صورت، کاربر حتی فرصت پیدا نمی‌کند متوجه پیشنهاد جذاب شما شود.

برای بهینه‌سازی LCP، می‌توانید تصاویر را فشرده کنید، از فرمت‌های مدرن مثل WebP استفاده کنید یا لود فونت‌ها را سریع‌تر کنید. در نهایت، بهبود LCP یعنی «زودتر دیده شدن چیز مهم» و این یعنی حفظ کاربر، افزایش فروش و رضایت بیشتر و تاثیر طراحی سایت بر سئو به‌صورت کاملا مثبت.

قانون جیکوب در ux

قانون جیکوب (Jakob’s Law) 

قانون جیکوب می‌گوید: اکثر کاربران زمان خود را در سایت‌های دیگر می‌گذرانند. بنابراین، آن‌ها انتظار دارند سایت شما هم شبیه آن‌ها باشد.

یعنی چی؟ یعنی شما باید از الگوهای آشنای طراحی استفاده کنید تا ذهن کاربر گیج نشود. مثلاً بیشتر کاربران ایرانی عادت دارند لوگو را در بالا سمت راست، منو را در بالای سایت و سبد خرید را در گوشه سمت چپ ببینند.

حالا فرض کنید وارد سایتی شوید که لوگو در پایین صفحه است، منو وسط صفحه چرخان است و سبد خرید داخل یک آکاردئون مخفی شده است. حتی اگر طراحی خلاقانه باشد، چون آشنا نیست، کاربر سردرگم می‌شود و احتمال ترک سایت بالا می‌رود. با یک مثال ساده می‌توانیم تاثیر تجربه کاربری بر سئو را طبق قانون جیکوب ببینیم:

برای مثال، اگر شما یک فروشگاه اینترنتی طراحی می‌کنید، بهتر است فیلتر محصولات در سمت راست یا چپ (نه وسط یا پایین)، دکمه «افزودن به سبد خرید» در جای استاندارد و فرآیند پرداخت با مراحل واضح باشد. چون کاربران آمازون، دیجی‌کالا یا سایر فروشگاه‌ها را دیده‌اند و ذهن‌شان به یک جریان خاص عادت کرده است. وقتی طراحی شما با آن الگوها هم‌راستا باشد، کاربر حس آشنایی می‌گیرد و راحت‌تر به شما اعتماد می‌کند.

تصویری شماتیک که CLS یا Cumulative Layout Shift را نشان می دهد

CLS یا Cumulative Layout Shift

CLS به زبان ساده یعنی: عناصر صفحه در حین لود جا‌به‌جا می‌شوند و کاربر را کلافه می‌کنند.

فرض کنید در حال خواندن یک مطلب هستید و ناگهان تصویر بزرگی بارگذاری می‌شود و تمام صفحه پایین می‌پرد. یا دارید روی دکمه «تأیید سفارش» کلیک می‌کنید، اما در یک لحظه دکمه به پایین می‌پرد و به‌جای آن روی «حذف سفارش» می‌زنید. این یعنی تجربه کاربری فاجعه‌.

CLS یکی از شاخص‌های Core Web Vitals است و نشان می‌دهد چقدر طراحی صفحه شما از نظر ثبات چیدمان خوب عمل کرده است. هر نمره بالاتر از ۰.۱ (برای موبایل یا دسکتاپ) در CLS یعنی مشکل دارید. برای جلوگیری از این مشکل، باید همیشه برای عکس‌ها، ویدیوها و فونت‌ها ابعاد مشخص کنید یا از تکنیک‌هایی مثل رزرو فضا (placeholder) استفاده کنید تا وقتی در حال لود هستند، بقیه صفحه جا‌به‌جا نشود.

مثال: فرض کنید در یک وب‌سایت خبری هستید و شروع به خواندن یک تیتر مهم می‌کنید، اما تبلیغ بالای صفحه با تأخیر لود می‌شود و باعث می‌شود متن پایین‌تر برود. علاوه‌ بر‌ اینکه کلافه می‌شوید، احتمال کلیک اشتباه و خروج از صفحه هم بالا می‌رود.

برای جلوگیری از چنین مشکلاتی و بهبود تجربه کاربری، استفاده از خدمات سئو سایت خبری می‌تواند بهترین راهکار برای افزایش رضایت کاربران و ماندگاری بیشتر آن‌ها در سایت باشد.

عکسی شماتیک از قانون F-Pattern در ux

قانون F-Pattern 

قانون F-Pattern می‌گوید: کاربران در هنگام خواندن صفحات وب، مخصوصاً متنی، محتوا را به شکل حرف F اسکن می‌کنند.

یعنی کاربران ابتدا یک نگاه افقی به بالای صفحه (مثل عنوان یا اولین پاراگراف) می‌اندازند، سپس نگاه دوم‌شان هم به صورت افقی ولی کوتاه‌تر پایین‌تر است و در نهایت، سریعاً از سمت چپ صفحه به پایین اسکرول می‌کنند. مثل یک حرف F برعکس.

مثال: فرض کنید وارد یک مقاله در یک وبلاگ آموزشی شده‌اید. اغلب اول تیتر را می‌خوانید، بعد نگاهی به زیرتیتر یا اولین پاراگراف می‌اندازید، سپس با چشم‌تان دنبال تیترهای فرعی و نقاط برجسته (بولت‌ها، عددها، Boldها) می‌گردید. به همین دلیل است که طراحان UX معمولاً مهم‌ترین اطلاعات را در بالا و سمت چپ صفحه قرار می‌دهند و از تیترهای جذاب، لیست‌ها و هایلایت برای جلب توجه استفاده می‌کنند.

پس اگر می‌خواهید مقاله‌تان خوانده شود، باید مهم‌ترین حرف‌تان را در اول متن بزنید، پاراگراف‌ها را کوتاه و قابل اسکن کنید و المان‌های دیداری مثل تیتر فرعی و لیست را به‌درستی بچینید تا با الگوی F همخوانی داشته باشد.

تصویری شماتیک از قانون time on page

Time on Page

Time on Page یعنی چه مدت زمانی کاربر در یک صفحه از سایت شما باقی می‌ماند که مهم‌ترین قسمت تاثیر طراحی سایت بر سئو است.

این معیار یکی از سیگنال‌های مهم در تحلیل رفتار کاربر است. اگر زمان ماندگاری پایین باشد، ممکن است نشان‌دهنده باشد که کاربر فوراً برگشته یا چیزی که دنبالش بوده را پیدا نکرده است. ولی اگر زمان بالا باشد، یعنی محتوا جذاب یا مفید بوده و کاربر درگیر شده است. گوگل هم از این داده به‌طور غیرمستقیم برای ارزیابی کیفیت صفحه استفاده می‌کند.

مثلاً فرض کنید دو مقاله در وب‌سایت شما وجود دارد. در یکی از آن‌ها کاربر فقط ۱۵ ثانیه مانده و در دیگری ۲ دقیقه. اگر مقاله دوم ساختار خوبی دارد (مطابق قانون F-Pattern)، تصاویر دارد، نکات کلیدی را بولد کرده و نیاز کاربر را سریع پاسخ داده، احتمالاً ماندگاری بیشتر به خاطر UX بهتر و محتوای قوی‌تر است.

تکنیک‌هایی مثل گذاشتن ویدیو، تیترهای پرسشی، پاراگراف‌های جذاب ابتدایی یا حتی استفاده از فان‌فکت‌ها می‌توانند Time on Page را بالا ببرند.

تصویری شماتیک از قانون هیک (Hick’s Law) در ux

قانون هیک (Hick’s Law) 

قانون هیک می‌گوید: هرچه گزینه‌های بیشتری پیش روی کاربر باشد، زمان تصمیم‌گیری او بیشتر می‌شود.

یعنی وقتی شما ده‌ها انتخاب جلوی کاربر می‌گذارید، او گیج می‌شود، کندتر تصمیم می‌گیرد، یا اصلاً هیچ کاری نمی‌کند. مثل وقتی وارد رستورانی می‌شوید که ۱۰۰ مدل غذا دارد؛ به‌جای لذت بردن از تنوع، دچار شک و تردید می‌شوید و شاید آخرش اصلاً انتخاب نکنید.

در دنیای وب هم همین اتفاق می‌افتد. فرض کنید صفحه اصلی یک سایت فروشگاهی پر از بنر، دسته‌بندی، محصولات ویژه، فرم عضویت، پیشنهاد لحظه‌ای، چند دکمه CTA و … باشد. کاربر نمی‌داند باید اول کجا کلیک کند و احتمال رها کردن صفحه بالا می‌رود. بهترین راه‌حل این است که تمرکز را روی یک یا حداکثر دو اقدام کلیدی بگذارید. مثلاً اگر هدف‌تان عضویت در خبرنامه است، دکمه «عضویت رایگان» را بزرگ، مشخص و ساده در وسط قرار دهید و بقیه موارد را کم‌اهمیت‌تر یا مخفی کنید.

تصویری که نشان دهنده یک دکمه cta مناسب است

CTA واضح 

CTA یا Call to Action یعنی دکمه یا لینکی که کاربر را به اقدام دعوت می‌کند؛ مثلاً «همین حالا خرید کن»، «دانلود رایگان»، «در خبرنامه عضو شو». حالا اگر این CTA واضح، برجسته و مرتبط نباشد، قانون هیک دوباره فعال می‌شود: کاربر بین چند گزینه سردرگم می‌شود یا اصلاً متوجه نمی‌شود باید چه کار کند.

برای مثال، تصور کنید وارد یک لندینگ‌پیج می‌شوید و دو دکمه می‌بینید: یکی نوشته «شروع کن»، یکی دیگر «بیشتر بدانید»، و پایین صفحه هم نوشته «سوال داری؟ با ما تماس بگیر». حالا اگر شما هدفتان ثبت‌نام باشد، باید CTA اصلی مثل «ثبت‌نام رایگان در کمتر از ۲ دقیقه» کاملاً مشخص و قابل کلیک باشد، نه اینکه در بین گزینه‌ها گم شود.

CTA واضح باید از نظر رنگ، متن، مکان و هدف با بقیه صفحه تضاد داشته باشد و دقیقاً به کاربر بگوید چه کاری قرار است انجام دهد. یک CTA خوب یعنی یک مسیر شفاف برای تصمیم‌گیری سریع، درست در نقطه‌ای که قانون هیک می‌گوید کاربر به کمک نیاز دارد.

 ابزارهای کمکی برای بهبود تاثیر تجربه کاربری بر سئو 

در جدول زیر به ابزارهایی اشاره می‌کنیم که به تاثیر طراحی سایت بر سئو کمک می‌کنند. 

مورد

سوال کلیدی

ابزار پیشنهادی

لود سریع صفحه

آیا LCP زیر ۲.۵ ثانیه‌ست؟

PageSpeed Insights

تعامل سریع

آیا دکمه‌ها بلافاصله جواب می‌دن؟

Lighthouse

متن‌های دکمه

آیا کاربر دقیقاً می‌فهمه دکمه چی‌کار می‌کنه؟

تست کاربری

مسیر واضح

آیا CTA اصلی برجسته‌ست؟

Hotjar, Clarity

قابل‌دسترس بودن

آیا بدون موس یا با خواننده صفحه هم قابل استفاده‌ست؟

axe, WAVE

چیدمان پایدار

آیا عناصر صفحه هنگام لود نمی‌پرن؟

Web.dev Measure

فهم سریع محتوا

آیا ساختار صفحه با F-pattern همخوانه؟

تست چشمی یا session recording

تصویری که نشان دهنده ارتباط بین ux و سئو است

ارتباط بین UX Writing (نوشتن تجربه کاربری) و سئو (SEO)

UX Writing یعنی کلمات کوچکی که تجربه بزرگی می‌سازند یا نوشتن متن‌هایی که به کاربران کمک می‌کند راحت‌تر در یک وب‌سایت، اپلیکیشن یا محصول دیجیتال حرکت کنند. این متن‌ها معمولاً شامل دکمه‌ها، پیام‌های خطا، پیام‌های موفقیت، فرم‌ها، عنوان‌ها و راهنمایی‌های کوچک است. هدف این نوشته‌ها فقط اطلاع‌رسانی نیست، بلکه ایجاد حس اعتماد، کاهش استرس کاربر و هدایت او به سمت اقدام درست است.

مثلاً به جای دکمه‌ی خشک و رسمی «ارسال»، بنویسیم «ثبت اطلاعات و شروع فرآیند». یا اگر خطایی در فرم رخ داد، به‌جای «خطا ۴۰۴»، بنویسیم: «این صفحه پیدا نشد. شاید دنبال این‌ها باشی؟»

UX Writing و سئو ; تعادلی هوشمندانه بین کاربر و موتور جستجو

UX Writing باید با سئو دوست باشد؛ یعنی هم برای کاربر خوانا و خوشایند باشد، هم گوگل بتواند منظور صفحه را بفهمد. مثلاً اگر صفحه‌ی ثبت‌نامی داریم، تیتر «ثبت‌نام رایگان در کمتر از ۲ دقیقه» هم یک CTA عالی است و هم می‌تواند شامل کلیدواژه‌ی مهم «ثبت‌نام رایگان» باشد. یا در توضیحات محصول، به‌جای نوشتن صرفاً ویژگی‌ها، بنویسیم: «این اسپیکر بلوتوثی سبک، مخصوص سفر است» که هم برای کاربر جذاب است، هم شامل کلیدواژه‌ی «اسپیکر بلوتوثی سبک» است.

در واقع، نوشتن تجربه کاربری خوب، باعث می‌شود زمان ماندگاری کاربر در صفحه بیشتر شود، نرخ پرش کاهش یابد و نرخ کلیک CTA بالا برود؛ که همه این‌ها مستقیم به بهبود سئو کمک می‌کند.

دسترس‌پذیری (Accessibility)

دسترس‌پذیری یعنی طراحی وب‌سایت یا اپلیکیشن به شکلی که همه افراد، از جمله کسانی که دچار معلولیت‌های جسمی، بینایی، شنوایی یا حرکتی هستند، بتوانند به‌راحتی از آن استفاده کنند. مثلاً فردی که از صفحه‌خوان (Screen Reader) استفاده می‌کند، باید بتواند دکمه‌ها، لینک‌ها و تصاویر سایت را بشنود و بفهمد. اگر تصویر مهمی داریم، باید متن جایگزین (alt text) داشته باشد. یا اگر رنگ دکمه «خرید» خیلی کم‌رنگ است و با زمینه همخوانی ندارد، افراد کم‌بینا ممکن است اصلاً آن را نبینند.

چرا گوگل عاشق سایت‌های دسترس‌پذیر است؟

گوگل هم مثل یک کاربر نابینا، محتوا را از طریق ربات‌های خزنده بررسی می‌کند. اگر سایت شما ساختار مناسب (مثل هدینگ‌ها، تگ‌های alt، توضیحات فرم‌ها و دکمه‌های واضح) داشته باشد، گوگل راحت‌تر محتوا‌ها را درک می‌کند و به آن‌ها رتبه بهتری می‌دهد. مثلاً سایتی که برای خوانده‌شدن توسط Screen Reader بهینه شده، معمولاً تگ‌های HTML درستی دارد و سرعت بارگذاری بهتری هم دارد و این یعنی امتیاز مثبت برای سئو.

همچنین، گوگل از سال‌ها پیش در الگوریتم‌های خود به «Core Web Vitals» و «تجربه کاربری» امتیاز می‌دهد و دسترس‌پذیری بخشی از همین تجربه کاربری و تاثیر تجربه کاربری بر سئو است.

سفر کاربر یا User Journey

سفر کاربر یعنی داستانی که کاربر با سایت شما تجربه می‌کند. سفر کاربر یا User Journey مسیر یا مراحلی است که یک فرد طی می‌کند تا از آشنایی با برند به تصمیم‌گیری یا خرید برسد. مثلاً فرض کنید یک کاربر با جستجوی «بهترین کفش کوهنوردی» وارد وب‌سایت شما می‌شود، مطالب بلاگ رو می‌خواند، بعد از چند دقیقه به صفحه محصولات می‌رود و چند مدل رو بررسی کرده و در نهایت یکی را به سبد خرید اضافه می‌کند. این مسیر چندمرحله‌ای، همان سفر کاربر است که تاثیر طراحی سایت بر سئو را به خوبی نشان می‌دهد. 

اگر این سفر به خوبی طراحی شده باشد، تاثیر تجربه کاربری بر سئو هم مثبت خواهد بود. یعنی سریع، ساده، شفاف و بدون گیجی باشد، احتمال تبدیل بازدیدکننده به مشتری خیلی بیشتر است. با انتخاب خدمات طراحی سایت اختصاصی می‌توانید یک وب‌سایت منحصر‌به‌فرد متناسب با نیازها و اهداف کسب‌وکارتان داشته باشید که هم از نظر ظاهری و هم از نظر عملکرد، بهینه باشد.

سخن آخر: وقتی UX و SEO دست به‌دست هم می‌دهند

اگر تا دیروز فقط با «کلمه کلیدی» دنبال رتبه گرفتن بودیم، امروز باید با «تجربه واقعی کاربر» گوگل را راضی کنیم. UX فقط زیبایی بصری نیست، بیشتر یک پشتیبان استراتژیک سئو است که با سرعت سایت، وضوح مسیر، ثبات بصری و دسترس‌پذیری سر و کار دارد. بنابراین نمی‌توان تاثیر تجربه کاربری بر سئو را نادیده گرفت. 

هر ثانیه تأخیر، هر کلیک بی‌دلیل و هر CTA گم‌شده، یعنی یک پله عقب‌تر از رقبا در نتایج جست‌وجو. پس اگر می‌خواهید سئو کارتان نتیجه بدهد، اول تجربه کاربر را جدی بگیرید.

اگر این مطلب را دوست داشتید، سری به مطالب «UX رایتینگ چیست؟» و «چک لیست UX سایت‌های فروشگاهی» بزنید.

همچنین برای دریافت مشاوره برای دریافت خدمات طراحی سایت اختصاصی و خدمات طراحی رابط کاربری با ما در تماس باشید.

اشتراک گذاری

نظرات و سوالات شما

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

وبلاگی برای دیجیتال مارکترهای مشتاق

تازه شروع کرده‌اید و یا خوره‌ی دیجیتال مارکتینگ هستید؟ در وبلاگ ما مطالبی پیدا خواهید کرد که به کارتان بیاید

الگوریتم پیج رنک(PageRank) چیست و چه تاثیری در سئو دارد؟
الگوریتم پیج رنک(PageRank) چیست و چه تاثیری در سئو دارد؟

گوگل به عنوان محبوب‌ترین و پرکاربردترین موتور جستجوی اینترنت به منظور نمایش بهترین گزینه‌ها به کاربران با توجه به موضوع جستجو، الگوریتم‌هایی را طراحی کرده است. هر کدام از این

نیچ مارکتینگ Niche marketing به چه معناست؟
نیچ مارکتینگ Niche marketing به چه معناست؟

در بازاریابی‌های کلاسیک تا مدرن از الگوهای مختلفی استفاده می‌شود که هر کدام از این الگوها پیاده‌سازی متفاوتی دارند. محوریت پیاده‌سازی برخی از این الگوها بر پایه عرضه بوده و

همه آنچه که درباره الگوریتم موش کور باید بدانید
همه آنچه که درباره الگوریتم موش کور باید بدانید

به مجموعه قوانین گوگل برای سئو سایت‌ها الگوریتم گفته می‌شود که با کسب دانش در مورد آن‌ها و تکنیک‌های مربوط به آن می‌توان سئو سایت را بهبود بخشیده و رتبه