«دیجیتال مارکتینگ یعنی چی؟» این سوالی بود که راننده اسنپ در مسیر رفتن به فرودگاه از من پرسید. شاید فکر کنید جواب دادنش کاری نداشت اما واقعا داشت! بیشتر از آن چیزی که فکر میکردم سخت بود اما خوشبختانه امتیاز آن مرحله را گرفتم و قضیه ختم به خیر شد. اما زمانی قضیه بغرنج شد که روزی دیگر برادرزادهی 5 سالهام، سوال تقریبا مشابهی راجع به کارم پرسید و درست همان لحظه بود که من ماندم و حوضم! آنجا بود که سوالی ذهنم را مشغول کرد: چطور میشود به زبانی ساده دیجیتال مارکتینگ را برای کودکان یا حتی پیرمرد و پیرزنهای 90 ساله توضیح داد؟
فرقی ندارد چندین سال در دنیای دیجیتال مارکتینگ کار میکنید یا تازه وارد این شغل شدید؛ سوال «کارت چیه و دیجیتال مارکتینگ یعنی چه؟»، همیشه از شما پرسیده میشود. باور کنید که جواب دادنش به آن سادگیها نیست. به محض اینکه در فرم بانکی، اداره، قولنامه خانه یا حتی در مکالمات روزمره با شخصی در صف نانوایی بگویید که کارشناس دیجیتال مارکتینگ هستید، سوال بعدی «یعنی چی» خواهد بود و شما باید متناسب با دانش آن فرد و درکی که از رفتارش گرفتید، شغلتان را توضیح دهید. حتی بعضی وقتها ممکن است شما را با نتورکرها هم اشتباه بگیرند.
البته همیشه دیجیتال مارکترها به این زیبایی و جذابیت بساط جلسههایشان را نمیچینند.
اگر شما هم مثل من، چندین سال تجربه دارید و هر بار که کسی از شما میپرسد کارتان چیست، کمی مستاصل میشوید،یا تازه وارد این حرفه شدهاید و میخواهید شغل جدیدتان را به بقیه معرفی کنید، خواندن تجربهی من کمکتان میکند. راستی این مطلب برای گروه دیگری هم کاربرد دارد: آنهای که هنوز به طور مشخص و واضح نمیدانند دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دوره دیجیتال مارکتینگ منتوریکس، قدم آخر حرفهای شدن است.
دیجیتال مارکتینگ به زبان 5 سالهها
برای جواب دادن به سوال «دیجیتال مارکتینگ چیست»، بهتر است نگاه دقیقتری به سوال کننده بکنید؛ چند سالش است و در چه محیطی بزرگ شده، کارش چیست، چه علایقی دارد و چه استفادهای از اینترنت میکند؟ مثلا برای برادرزادهی 5 سالهی من، پیدا کردن نقاشیهای کارتونهای محبوبش از اینترنت، دانلود آهنگ و بازی روی موبایل و حتی پیدا کردن راهی برای رد کردن مرحلهی سختی از بازی rayman و سونیک از کارهایی است که به کمک اینترنت انجام میدهد. از آن طرف هم عاشق عروسکهای سونیک و کارتون سگهای نگهبان است. میدانستم که تعریف دیجیتال مارکتینگ به زبان بزرگسالان، برای او جواب نمیدهد. یعنی اگر قرار بود مثل وبسایتها و کتابهای بازاریابی، دیجیتال مارکتینگ را تعریف کنم، چیزی شبیه به این جملات از آب درمیآمد:
دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال، یعنی تمام فعالیتها و کارهایی که برای بازاریابی، تبلیغ محصولات، جذب و هدایت مشتری و کاربران از طریق کانالهای دیجیتال مثل موتورهای جستجو، وبسایتها، شبکههای اجتماعی، ایمیل و اپلیکیشنهای موبایلی در بستر اینترنت انجام میشود.
اما وقتی پای کودکی 5 ساله وسط باشد، باید کمی از این پیچیدگی تعریف کم کرد و با مثال کار را پیش برد. البته این را هم باید بگویم که پیش فرض کودکیهای دهه 60 را کنار بگذارید. صحبت از بچههای دهه نودی است. تصمیم گرفتم که از علاقهاش به بازیهای کامپیوتری استفاده کنم و مارکتینگ و بازاریابی دیجیتال را تعریف کنم.
شما هم وقتی بچه بودید، سونیک را در سگا بازی کردید؟
– ببین وقتی با گوشی من داری بازی میکنی و یهو وسط بازی یه بازی دیگه میبینی، چی بهم میگی؟
کمی فکر کرد و گفت: دانلودش کنی برام.
– خب حالا یادته بهم میگفتی بگردم برات عروسک سونیک پیدا کنم که بخرم؟
سرش را تکان داد و با شوق گفت: آره، برام پیدا کردیش.
– کار من و دوستامم همینه، چیزایی که دوست داری رو توی موبایل و لپ تاپ یه جوری نشونت میدیم، بعد تو خوشت میاد، به بابات میگی برات بخره. یعنی من کمک میکنم چیزایی که تو یا دوستات خوشتون میاد مثل عروسک سونیک و سگهای نگهبان رو بخرین یا مثلا داری بازی میکنی، یهو یه بازی دیگه هم میبینی، خوشت میاد. اونوقت میگی دانلودش کنم.
نگاه برادرزادهام بعد از گفتن این جملات، تغییر کرد و مثل آدم بزرگها سری هم به نشانهی فهمیدن تکان داد. بعد از آن هم، دوباره گوشیام را قرض گرفت تا برگردد به بازی محبوبش.
واقعیتش این است که من تمام تعریف دیجیتال مارکتینگ را برای او نکردم. فقط بخش کوچکی از کارهای یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ را گفتم. اما در کل، فکر کنم ماموریتم با موفقیت انجام شد. اما حالا بیایید قصهی من و برادرزادهام را کناری بگذاریم و کمی دقیقتر به دیجیتال مارکتینگ نگاه کنیم.
تعریف دیجیتال مارکتینگ به زبان بزرگسالان
همانطور که گفتم، دیجیتال مارکتینگ یعنی بازاریابی با استفاده از ابزارهای دیجیتال برای فروش و جذب مشتری. برخلاف بازاریابی سنتی که همه چیز حول محور پخش کردن تراکت، بنرهای خیابانی و اتوبانی، تبلیغات تلویزیون و رادیو، تماسهای تلفنی و تبلیغات روزنامهای میچرخد، در بازاریابی دیجیتال، تکیهی اصلی روی اینترنت و کلیهی ابزارهای آنلاین است. در دیجیتال مارکتینگ، ما از کانالهای دیجیتال مثل موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی، ایمیل و وبسایت استفاده میکنیم تا با مشتریهای قدیمی و آیندهی خود در ارتباط بمانیم.
سمت چپ، شما را به زمانی میبرد که تبلیغات فقط از راه تلویزیون، روزنامه و رادیو به دست همه میرسید!
استفاده از اینترنت سال به سال بیشتر میشود و همهی ما وابستگی بیشتری به آن پیدا میکنیم. مثلا در سه سال اخیر، استفادهی جهانی از اینترنت، 5 درصد رشد بیشتری داشته یا در کشوری مثل آمریکا، از هر 10 نفر، 8 نفرشان در روز از اینترنت استفاده میکند. این آمار نشان میدهد که اینترنت بستر خیلی خوبی برای تبلیغات و در ارتباط ماندن با مشتریان است.
بهترین کارشناس دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketer) کسی است که تسلط خوبی روی استفاده از ابزارها و کانالهای دیجیتال برای رسیدن به اهداف هر کسب و کاری داشته باشد.
با توجه به گسترش روز افزون اینترنت و تمایل افراد به خرید آنلاین، دیجیتال مارکتینگ برای هر کسب و کاری و در هر صنعتی کاربرد دارد، از آرایشگاههای زنانه و فروشگاه لوازم هنری در شهری کوچک گرفته تا شرکتهای بزرگ با چند صد نفر کارمند. پس فرقی ندارد که کسب و کار خانگی دارید یا صاحب شرکت معتبری باشید؛ از کانالها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ میتوانید به تناسب اهداف و بازار هدف خود، برای افزایش فروش و جذب مشتری استفاده کنید.
حالا شاید این سوال برایتان پیش بیاید که فرآیند جذب مشتری در بازاریابی دیجیتال چطور اتفاق میافتد؟ منظورم این است که چطور با دیجیتال مارکتینگ میشود فروش داشت؟ بیایید با یک مثال خوشمزه قضیه را پیش میبریم.
1. به دنبال پیتزا در اینترنت
من هم مثل Joey سریال معروف Friends عاشق پیتزا هستم (و البته تقسیم نکردن غذا). وقتهایی که در خانه کار میکنم یا سرکار هستم و هوس پیتزا میکنم، خیلی سریع در گوگل دنبال نزدیکترین پیتزافروشی به موقعیتم میگردم. مثلا کلمههایی مثل پیتزا پپرونی یا پیتزافروشی را جستجو میکنم یا یک راست میروم سراغ سایتهای سفارش غذا و دنبال فست فودی و پیتزافروشیها اطراف میگردم. مطمئنا شما هم حتما خرید آنلاین را برای یک بار هم که شده، تجربه کردید و تقریبا همین روند جستجو را طی کردید.
پیدا کردن بهترین پیتزا کار سختی نیست اگر دیجیتال مارکتینگ به دادمان برسد!
به طور کلی و براساس آمار جهانی که توسط گوگل در سال 2018 منتشر شده، 63% افراد، خریدهایشان را اینترنتی انجام میدهند. حتی جالب است که بدانید با همهگیری کرونا ویروس، آمار خرید اینترنتی میوه و سبزیجات در آمریکا حدود 22% بیشتر از زمانی شده که هنوز کووید 19 وجود نداشت.
حالا برگردیم به انتخاب پیتزا. در همان صفحهی اول گوگل و با دیدن نتایج جستجو، روی سایت شناخته شده و ترجیحا لینک اول یا دومی کلیک میکنم. از نظر من، وبسایتهایی که در صفحهی اول و به خصوص در رتبههای اول هستند، قابل اعتمادتر هستند. همینجاست که میتوانم یکی از بخشهای دیجیتال مارکتینگ را به شما معرفی کنم: سئو (SEO). سئو یعنی بهینهسازی وبسایت برای موتورهای جستجو؛ به بیانی دیگر قرار گرفتن وبسایت در رتبههای بالاتر صفحهی جستجوی گوگل. یعنی هرچقدر سایتی، سئوی بهتری داشته باشد، رتبهی بالاتری دارد و گوگل هم، هنگام نشان دادن نتایج جستجو، آن سایت را در صفحهی اول قرار میدهد.
سئو به سایتها کمک میکند که در زمان مناسب و مکان مناسب، جلوی چشم مشتری باشند؛ بدون صرف هزینه!
البته باید به این نکته هم اشاره کنم که موقع جستجوی سایتی برای سفارش پیتزا، به چندتایی تبلیغ هم برخورد کردم. تبلیغهایی که در صفحهی نتایج گوگل نمایش داده میشوند. این تبلیغات که با پرداخت هزینه به ازای هر کلیک روی آن، از حساب تبلیغدهنده کم میشود، تبلیغات در گوگل یا Google Ads است. این تبلیغات جزئی از تبلیغات کلیکی در اینترنت هستند.
آن علامت Ad را میبینید؟ مخفف Advertisment است و این یعنی سایتی با پرداخت هزینه به گوگل، تبلیغش نمایش داده شود.
پس تا اینجا، با دو تا از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ آشنا شدید: سئو و تبلیغات در گوگل. حالا برویم سراغ قدم بعدی و ببینیم که چطور پیتزا را سفارش دادم.
2. لحظه هیجانانگیزِ انتخاب
پای خرید آنلاین که وسط باشد، محتوای بصری مثل عکس و توضیحات کامل خیلی مهم است. آیا شما به فروشگاه آنلاینی که عکسهای خوبی از محصولاتش ندارد و اطلاعات کافی از ویژگیهایش نمینویسد، اعتماد میکنید؟ مسلما نه. برای من هم همینطور است، مخصوصا وقتی قرار است پیتزا سفارش دهم!
شروع به جستجو کردم و از میان چندین و چند انتخاب برای پیتزا، دنبال آن پیتزافروشیهایی گشتم که چندتا ویژگی داشته باشند: به موقعیت کنونیام نزدیک باشند، امتیاز خوبی از سایر مشتریها گرفته باشند، عکس واضح و واقعی از پیتزا قرار داده باشند، قیمتش مناسب باشد و مشتریان قبلی نظرات خوبی دربارهی طعم پیتزا و سرویسدهیاش گفته باشند.
همهی این ویژگیهایی که گفتم، برای منی که به کیفیت پیتزا اهمیت میدهم و حوصلهی ریسک کردن ندارم، حیاتی است. در همین قسمت پای یکی دیگر از شاخههای دیجیتال مارکتینگ وسط میآید: بازاریابی محتوایی؛ یعنی جذب نظر کاربران اینترنتی با تولید و سازماندهی محتوای ارزشمند تا به خرید منجر شود. حالا این محتوا میتواند عکس و فیلم باشد یا مقاله. مثلا برای من که دنبال پیتزای خوشمزه میگردم، عکس و توضیحات کامل از محصول خیلی حیاتی است و به سمت خرید ترغیبم میکند.
3. سفارش آنلاین و انتظار
بعد از انتخاب پیتزا و ثبت سفارش و پرداخت آنلاین هزینه، منتظر میمانم تا سفارشم برسد. در همین زمان، پیامکی از سایت سفارش غذا برایم ارسال میشود که نوشته برای پیگیری لحظهای میتوانم وضعیت ارسال غذا را ببینم که در کدام مرحله است: قبول سفارش، آمادهسازی، ارسال. حالا خیالم راحتتر است و دیگر کاری ندارم جز منتظر ماندن.
همانطور که میبینید، من ید طولایی در سفارش پیتزا دارم!
پیامکهای خدماتی مثل پیامک تایید سفارش، پیگیری لحظهای، یادآوری، احراز هویت و پشتیبانی اگر به درستی فرستاده شوند، تاثیر خیلی خوبی روی مشتری خواهند گذاشت. این دسته از پیامکها در کنار سایر پیامکهای تبلیغاتی، زیر شاخهی SMS Marketing هستند که یکی دیگر از بخشهای دیجیتال مارکتینگ به حساب میآیند.
4. تحویل غذا و یادآوریهای بعدی
بعد از دریافت سفارش، دوباره پیامکی برایم ارسال میشود که میخواهد نظرم را راجع به غذا بگویم و حتی اگر عکسی از پیتزا گرفتم، بفرستم. معمولا من این کار را انجام میدهم چون دوست دارم که بقیه هم هنگام سفارش غذا، انتخاب بهتری داشته باشند. البته این را هم بگویم که بعضی وقتها پیامکهای بامزهای هم در روزهای بعدی برایم ارسال میشود که وسوسهام میکند دوباره سفارش پیتزا بدهم. مثلا پیتزا سیب یک روز برایم پیامک زد: «امروز هرچی کار کردی بسه، دیگه وقت پیتزا است». همین پیامک برای منی که غرق کار بودم، انرژی مضاعفی داد و اتفاقا در همان روز، سفارش پیتزا دادم. البته بعضی وقتها پیامکهایی هم برای شرکت در مسابقههای اینستاگرامی برایم ارسال میشود که واقعیتش آنقدر خستهام که ترجیح میدهم شرکت نکنم.
شما باشید، با دیدن این پیام که امروز هرچقدر کار کردی بسه، پیتزا سفارش نمیدهید؟
میبینید؟ دیجیتال مارکتینگ در تمامی بخشهای خرید من فعال بود. از همان اول که دنبال بهترین پیتزای شهر نزدیک محل سکونت و کارم گشتم تا روزهای بعدی که دیگر سفارشی ثبت نکردم. در تک تک لحظات، کارشناسان بخشهای مختلف دیجیتال مارکتینگ، حواسشان به من بود. در بازاریابی دیجیتال، به مسیری که من از اول طی کردم تا به خرید برسم، سفر مشتری یا Customer Journey میگویند.
تصور میکنم که تا الان متوجهی قضیهی دیجیتال مارکتینگ و کاراییاش شده باشید. حالا میتوانید در هر خرید آنلاینی، مراحل را بررسی کنید و ببینید که چه بخشهایی از بازاریابی دیجیتال درگیر بودند. اما اگر هنوز به طور کامل متوجه قسمتهای مختلف نشدهاید، ادامهی مطلب را هم بخوانید تا با بخشهای دیجیتال مارکتینگ آشنایی بیشتری داشته باشید.
بخشهای دیجیتال مارکتینگ
دنیای دیجیتال مارکتینگ مثل اقیانوسی بی انتهاست که به فراخور زمان و موقعیت و نیازهای مخاطبان، بخش جدیدی به آن اضافه میشود. هر کسب و کاری میتواند از یکی، دو تا یا همگی بخشهای آن استفاده کند. این تصمیم به نیاز و هدف آنها بستگی دارد. با این حال اگر بخواهیم به صورت کلی مهمترین بخشهای دیجیتال مارکتینگ را معرفی کنیم، میتوانیم در 5 دسته آنها را بگنجانیم.
سئو (SEO)
خدمات سئو سایت یا بهینهسازی موتورهای جستجو (Search Engine Optimization) فرآیندی است که برای بهبود مطالب وبسایت یا محتوا انجام میشود تا در قسمت نتایج موتورهای جستجو به خصوص گوگل، رتبهی بهتری داشته باشند. یعنی شما با استفاده از روشهای سئویی، کاری میکنید که موتورهای جستجو برای نشان دادن نتایج مناسب، مرتبط و مفید به کاربران، صفحهی وبسایت شما را انتخاب کنند. این انتخاب براساس کلمات و عبارات کلیدی کاربران اینترنتی و مطابقت با محتوای سایتها در مشاوره CRO انجام میشود. شخصی که این کارها را انجام میدهد، به عنوان کارشناس سئو شناخته میشود.
برای اینکه با سرفصلهای آموزش سئو به صورت کامل آشنا شوید یا اگر علاقمند هستید که به عنوان کارشناس سئو مشغول کار شوید، حتما سری به صفحهی دوره سئو در وبسایت آژانس دیجیتال مارکتینگ منتوریکس بزنید.
بازاریابی محتوا (Content Marketing)
هنر قصهپردازی (storytelling) و دادن اطلاعات مفید و مناسب برای رفع نیاز کاربران اینترنتی، مهمترین عنصر بازاریابی محتوا است. هدف از بازاریابی محتوا ایجاد ارتباطی مطمئن و پر از اعتماد بین کاربران اینترنتی، مشتریان بالقوه و افزایش آگاهی است. به معنای دقیق، بازاریابی محتوا شامل استراتژیهای بازاریابی با هدف تمرکز روی خلق اطلاعات و محتوای ارزشمند، مرتبط و مفید است.
اگر میخواهید به عنوان کارشناس تولید محتوا کارتان را شروع کنید، پیشنهاد میکنم صفحهی دوره بازاریابی محتوا را نگاهی بیندازید.
بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
Search Engine Marketing که همان تبلیغات برای موتورهای جستجو است، شامل هر نوع تبلیغ متنی و تصویری است که در پلتفرمهای مختلف نمایش داده میشود. از بنرهای تبلیغاتی در صفحات وبسایتهای مختلف تا ویدئوهای کوتاه تبلیغاتی در اپلیکیشنهای موبایل و کانالهای یوتیوب؛ تمام اینها در بخش بازاریابی موتورهای جستجو قرار میگیرد. همانطور که در مثال سفارش پیتزا گفتم، تبلیغات گوگل اَدز هم جزو SEM است. کارشناسان تبلیغات دیجیتال (مثل کارشناس گوگل اَدز)، با ایجاد تبلیغات مناسب با کاربر و نمایش آن در زمان و مکان مناسب، کاربر را ترغیب به انجام عمل خاصی میکند: خرید، ثبتنام در خبرنامه یا بازدید از صفحهی اینترنتی.
فرق SEM و SEO در نوع ترافیک ورودی است: سئو روی ترافیک ارگانیک و بدون صرف هزینه کار میکند و SEM با صرف هزینه و نشان دادن تبلیغات، ترافیک پولی یا Paid traffic را به وبسایت میآورد.
بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing)
از شاخصترین بخشهای دیجیتال مارکتینگ که نقش تقریبا زیادی در تصمیمگیری خریدهای آنلاین ما دارد، بازاریابی شبکههای اجتماعی است. فیسبوک، توئیتر و اینستاگرام از پرکاربردترین شبکههای اجتماعی در جوامع مختلف هستند به خصوص اینستاگرام در ایران. کسب و کارها میتوانند با برنامهریزی منظم و استراتژی مناسب با اهدافشان از شبکههای اجتماعی برای در ارتباط ماندن با مشتریها استفاده کنند. کارشناس شبکههای اجتماعی براساس رفتار مخاطبانش، باید بداند که هر محتوا برای چه شخصی و در چه پلتفرمی از شبکهی اجتماعی مناسب است. مثلا اگر قرار باشد برای صاحبان مشاغل و شرکتهای بزرگ محتوا تولید کند، باید در پلتفرمی مثل لینکدین این کار را انجام دهد، یا اگر در شرکتی گردشگری کار میکند، اینستاگرام میتواند گزینهی خوبی باشد.
ایمیل مارکتینگ
بازاریابی ایمیلی، همانی است که خیلی از ما تجربهاش را داشتیم. وقتی در خبرنامهی وبسایتی عضو میشویم تا برایمان جدیدترین اخبار یا پستهای وبلاگی فرستاده شود. نکتهای که در ایمیل مارکتینگ خیلی مهم است، خوانده شدنش است. چند نفر از شما با دیدن ایمیلی ناآشنا در صندوق ایمیلتان، آن را باز کردید و خواندید؟
ایمیل مارکتینگ راه خیلی خوبی برای در ارتباط ماندن با مشتریان است، البته به شرطی که به درستی استفاده شود. مثلا سایت booking.com براساس جستجوهایی که در وبسایتش برای پیدا کردن هتل انجام میدهیم، ایمیلهای شخصیسازی شده و متناسب با جستجوهای ما برایمان ارسال میکند. ارسال ایمیل تخفیف به مناسبت تولد یا ایمیل اطلاع رسانی جشنوارههای تخفیفی از دیگر نمونههای ایمیل مارکتینگ شخصی شده است.
جمعبندی
این بار اگر کسی از شما پرسید کارتان چیست، بدون اینکه دستپاچه شوید یا سعی کنید به زبان مارکتری جوابش را بدهید، کمی فکر کنید. از علاقمندیهایش استفاده کنید و از واضحترین مثالها استفاده کنید: مدیریت کانالهای تلگرامی، فرستادن ایمیل، مدیریت صفحات اینستاگرامی و نوشتن مطالب برای سایتها. از این طریق، کار شما برای توضیح دیجیتال مارکتینگ راحت میشود. برای مشاوره دیجیتال مارکتینگ با منتوریکس تماس بگیرید.